جسر الألم با صدای محمد الحجیرات به مناسبت شهادت امام موسی کاظم(ع) متن و ترجمه فارسی
علی جسر الألم بین الأمل و الیأس
کفت بعیونی دمعة و بیدی شدّت یأس
بر پل درد، ما بین امید و نا امیدی
اشک بر چشمانم خشک شد و نا امیدی بر دستانم شدت گرفت
من وجه الفجر نتأنی المیعاد
قبل عیون روحی شوفتک تسعی
از زمان ظهور طلوع، در انتظار میعاد هستیم
قبل از دیدگان روحم، تو را دیدم که در تلاشی
قلت لی الجمعة موعد جسرَ بغداد
ما قلت لی تموت موعد الجمعة
به من گفتی: جمعه روی پل بغداد میعادگاه ماست
نگفتی در روز میعادگاه از بین ما میروی
قلت لی فرجه الیوم یا سیدی ولت الیوم
ما قلت لی مقرون الفرج و یجبدک المسموم
به من گفتی: فرج او امروز است، ای سرورم امروز گذشت
به من نگفتی فرج نزدیک است و حال آنکه سم تو را از بین میبرد
خابت مواعیدی و جفّ دمی بوریدی
أتالیه نزلة دمعة و مات الورد بیدی
آرزوهایم تحقق نیافت و خونم در رگم خشک شد
در پی او رفتم در حالی که اشکم فرو میریخت و گلعزار در دستانم از بین رفت
لأن طبع الورد ینقل مدی الاحساس
کفت بعیونی دمعة و بیدی شدّت یأس
برای این که سرشت گل، نهایت احساس را منتقل میکند
در چشمانم اشک خشک شد و در دستانم نا امیدی شدت گرفت
علی جسر الألم بین الأمل و الیأس
کفت بعیونی دمعة و بیدی شدّت یأس
بر پل درد ما بین امید و نا امیدی
اشک بر چشمانم خشک شد و نا امیدی بر دستانم شدت گرفت
یا هبّ النسیم المرّ یا عرف الموت
یا شمس الأصیل ما غشی الیل
ای وزش باد گذرا ای آگاه به مرگ
ای خورشید شامگاهان که شبانگاه غایب نشد
عجیبة ماذا یرید هوت الطاغوت
عجیباً شاهدی ما اشمئزّ الزنجیر
عجیب است چه میخواهی، طاغوت فروریخت
عجیب است میبینم دستی از زنجیر بیزار نیست
نهجی بعد و نقول و لیجری ما معقول
اشلون علی أکتاف البشر نعش الجبل محمول
روش من آینده است و به آن قائلیم و دارد بدون زنجیر حرکت میکند
چگونه بر شانههای مردم پیکر کوه حمل میشود
یا راهب أهل البیت أسق النعش یا ریت
آن لی لفّونی بالکفان و بدا لک وارت
ای پارسای اهل بیت این پیکر را ای کاش سیراب سازی
چیزی نمانده که مرا با کفنها در هم پیچند آن هنگام که لو از نظرها پنهان شد
لأنی ماقدرت أوهب لک الأنفاس
کفت بعیونی دمعة و بیدی شدت یأس
و از آنجا که قادر نیستم به تو نفس بدهم
اشک بر چشمانم خشک شده و نا امیدی بر دستانم شدت گرفته است
علی جسر الألم بین الأمل و الیأس
کفت بعیونی دمعة و بیدی شدّت یأس
بر پل درد ما بین امید و نا امیدی
اشک بر چشمانم خشک شد و نا امیدی بر دستانم شدت گرفت
ألم اصابک بکت دجلة و دمعه المای
علی خد الرصافة انرسمت العبرای
دردی تو را دچار کرد، رود دجله گریست و اشک آن، آب رود است
که بر گونهی رصافه از طرق آن ترسیم شده است
نزف دمع السلاسی و الجرح المای
و إلیک جسر الأئمة من کسر زهرای
بیاختیار اشک میریزد و جراحت آن آب است
و ببین پل أئمه از زهر شکسته شد
دمع السجن مدرار یامیت من إستغفار
یا صاحب السجدة الطویلة ظلمة الأسحار
اشک زندان پی در پی است ای جانداده از استغفار
ای کسی که در تاریکی سحرگاهان سجدههای طولانی کردی
لو حسّم المحفوظ، علیه الحزن مفروم
دمع القلم یجری لأن صاغ العرش مرضوب
اگر امانت بریده شود، از روی حزن بر او ریز ریز میشود
اشک قلم جاری شد زیرا نوک قلم مجروح است
و أنا مثل الیتیم فاقد أقدر ناس
کفت بعیونی دمعة و بیدی شدّت یأس
و من همچون یتیمی که باارزشترین مردم را از دست دادهام
اشک بر چشمانم خشک شد و نا امیدی بر دستانم شدت گرفت
علی جسر الألم بین الأمل و الیأس
کفت بعیونی دمعة و بیدی شدّت یأس
بر پل درد ما بین امید و نا امیدی
اشک بر چشمانم خشک شد و نا امیدی بر دستانم شدت گرفت
لینک دانلود: http://zakerin.ir/ItemList-1572.html
سلام و عرض ارادت خدمت شما.
مداحی ای که دیروز گذاشتین خیلی زیبا بود.حجیرات رو میگم.
جسر الالم !
ولی انگار جدی نگرفتین....بابا به خدا پارسال اینجا اومده بود
چه صدائی داره واقعا...
اگر تمایل به تبادل لینک دارین به بنده اطلاع بدین.
منتظر حضور شریف و قدوم سبزتون هستم
سلام من باور کردم چرا نکنم
سلام دوست بزرگوار
با مطلبی تحت عنوان " انگار همه چی خاکستریه " منتظر حضور شریفتون هستم.
پاینده باشید / بدرود
باسلام
شده یاس منظور دسته گل یاس هست
نه شدت نا امیدی
یعنی در دستانم دسته گل یاس گرفتم
متاسفانه شما متن عربی را درست متوجه نمیشید و غلط مینویسید و بخاطر همین ترجمه فارسی هم عوض میشه
قانع نشدم
از نظرات دوستان که باعث بهتر شدن ترجمه بشه استقبال میکنم
ولی باید قانع کننده باشه
منم نظر دادم که ترجمتون بهتر بشه
استقبال کنید یا نه مشکل شماست
مثل اینکه انتقاد پذیر نیستید.
نه گرامی! بنده در یکی از پست ها که نظر داده بودید ترجمتون رو قبول کردم هر جا درست باشه متوجه میشم